چند ماهی هست که از نوشتن مقاله بنده در موضوع حجاب می گذرد. بهتر آن بود در این موضوع نو، صبر پیشه کنم تا هر چه حرف و حدیث در اذهان نهفته است تراوش کند و هر نقدی که ممکن است ظهور نماید تا بعد، حق را بپذیرم و اشکال و سوال را پاسخ دهم. در نهایت زمان آن فرا رسید و پاسخ را نوشتم. آن را به همان سایتی دادم که نوشته من و بعد نظرات و نیز نقدی بر آن را منتشر کرده بود؛ اما بعد از دو سه ماه دیروز (4 شهریور 94) خبر دادند که از درج آن به دلایلی که خود داشتند معذورند و من هم اصراری نکردم. اینک آن پاسخ اینجا منتشر می شود. امید است مفید واقع شود.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ به پرسشها و نقدهای یک مقاله
سال گذشته در شب شهادت امام جواد ع برنامه ای از سیمای اسلامی پخش شد به نام زنده باد زندگی. در آن شب مهمانان برنامه، سخنانی در باره حجاب، ازدواج، تربیت فرزند، تعدد زوجات و ... گفتند که با واکنش های گسترده و گوناگونی روبرو شد.
این سخنان، سوالات، انتقادات و نیز ابهاماتی نسبت به احکام اسلام در موضوعات یاد شده به وجود آورد که تعداد آن کم نبود و البته هنوز هم ادامه دارد.
همان زمان، نقدی با هدف پاسخ به سوالات و ابهامات ایجاد شده در دفاع از مبانی اسلامی و تبیین آموزه های آن تنها در موضوع حجاب و خصوص پوشاندن صورت و دستها نوشته شد که تبیان آن را منتشر کرد. واکنش ها به این مقاله جالب بود از تقدیر بی نهایت گرفته تا مرز تکفیر که گفتند و نوشتند. آنچه بیشتر احساس می شد به وجود آمدن فضایی احساسی بود که سبب شد عده ای در اظهار نظرهای خود نسبت به نویسنده و دیگرانی که اظهار نظر کرده بودند (چه موافق و چه مخالف) از مرز اخلاق فاصله گرفته به جای پرداختن عالمانه به متن، گرفتار حواشی شوند.
و این آفتی جدی برای بحثهای علمی است که همیشه بوده و هست. در این بین تنها جای گلایه از سایت تبیان است که چرا به جای هدایت بحث در مسیر یک گفتگوی علمی با نشر نظرات غیر علمی به چنین فضایی دامن زد.
اکنون که آن فضا آرام شده و شاید اظهار نظرها پایان پذیرفته است مناسب است به سوالات، ابهامات و نقدهای مطرح شده پاسخ داده شود.
پاسخ به سوالات، ابهامات و نقدهای مطرح شده
بسیاری از انتقادات حاصل بی توجهی به هدف و محتوای مقاله است و این که اصولا نویسنده درصدد اثبات و یا رد چه موضوعی است.
باید توجه داشت که مقاله ناظر به سخنانی است که موضوع برنامه، آن را به عنوان دیدگاه اسلام در سبک زندگی به مخاطب القاء می کرد. بنابراین اگر اعلام می شد هر آن چه گفته می شود نظر و استنباط شخصی مهمانان برنامه است و یا مستند به نظر فقهی فلان مرجع تقلید است هیچ حرف و انتقادی در کار نبود.
داستان از آنجا آغاز شد که خانم میهمان به جای مستند کردن نوع پوشش خود به سلیقه شخصی یا نظر مرجع تقلید خود شروع کرد به دلیل آوری از آیات و روایات؛ کاری که در شأن یک مجتهد است؛ نه ایشان که به گفته خودش سوادی تا سطح دو حوزه دارد و نیز استناد به برخی مطالب تعجب برانگیز مانند آن اشعه ساطعه از چشم مردان که سبب پیری زود رس در زنان می شود.
(توجه: نگارنده فیلم را بارها به دقت دیده و برای استناد دقیق، تمام آن را به دقت مکتوب کرده است)
اما آنچه باید مورد دقت قرار گیرد:
1. هدف اصلی مقاله پاسخ به این سوال یا رفع این ابهام است که: آیا پوشاندن وجه و کفین فی نفسه دستور روشن اسلامی است؟
یعنی اگر نامحرمی به قصد لذت خیره نشود و یا بر گردی صورت و دستان خانمی آرایشی نباشد آیا باز هم دستور روشن اسلام پوشاندن دستها و صورت است آنگونه که در برنامه القاء شد؟
2. تفکیک بین نظر شخصی، نظر مراجع عظام تقلید، دستور صریح اسلام
این سه مقوله باید از هم تفکیک شده و معنای هر یک به خوبی روشن شود چرا که هدف مقاله قسم سوم است و برخی با استناد به قسم دوم در صدد انتقاد برآمدند.
الف) نظر شخصی: همان است که فرد بر اساس سلیقه و اندیشه ها و گرایشهای خود بر می گزیند و مسلمان بودن او دلیل بر اسلامی بودن آنها نمی شود.
ب) نظر مراجع عظام تقلید: حکمی است که مرجع تقلید با استناد به ادله اجتهادی یا اصول عملیه، استنباط کرده تکلیف عملی مکلف را روشن می سازد. این حکم اگر فتوا باشد نشان از قطعیت او در استناد آن حکم به خداوند (اسلام) دارد و اگر احتیاط باشد این قطعیت وجود ندارد.
همانگونه که بیان شد این دو قسم از محور اصلی بحث خارج هستند با این حال در پاسخ به درخواست نویسنده و به مدد تلاشی که برخی عزیزان مبذول داشتند روشن شد که در لزوم پوشاندن وجه و کفین فی نفسه، فتوایی وجود ندارد مگر در کلمات آیات عظام بروجردی و خویی (ره).
اما این دو نظر هم با نظرهای مخالفی که مراجع بعدی اعمال کردند و چنین فتوایی ندادند اقتدار خود را از دست داد (شبیه حکم به نجاست ذاتی کفار) و ماند نظراتی در حد احتیاط که عدم قاطعیت مجتهد در استناد این حکم به خداوند متعال (اسلام) را نشان می دهد.
گذشته از آنکه همه مراجع تقلید پوشاندن صورت در حال احرام و برخی از مراجع عظام تقلید صریحا و یا تلویحا آن را در شرایطی دیگر ممنوع دانسته و برخی در کل آن را غیر لازم می دانند:
مقام معظم رهبری:
«شرع مقدس اسلام، برای حجاب حدی را معین کرده است که نباید از آن تخطی شود و افراط و تفریط، هم لازم نیست.»[1]
آیت الله سبستانی:
پرسش: آیا گرفتن صورت برای حفظ حجاب واجب است؟
پاسخ: پوشاندن صورت لازم نیست.
ایشان در پاسخی دیگر می فرماید:
صورت و دستها تا مچ لازم نیست پوشانده شود و چانه و مقداری از زیر چانه که معمولا مقنعه ان را نمیپوشاند لازم نیست پوشانده شود و چهره پیرایش کرده از قبیل ابرو برداشتن لازم نیست پوشانده شود ولی باید که با ارایش زینت نشده باشد.
پرسش: نقاب برای زن جوان چه حکمی دارد ؟
پاسخ: واجب نیست.
پرسش: اگر پوشیه و نقاب زدن بر چهره در یک شهری مایه شگفتی و پرس و جو شود و لباس شهرت تلقی گردد واجب است آن را کنار گذاشت؟
پاسخ: واجب نمی شود مگر زمانی که پوشیه زدن بر صورت توجّه بیشتری را جلب کند و یا مردم شهر آن را زشت و غیر عادی بشمارند و لباس شهرت به حساب آید که کنار گذاشتن آن واجب است.[2]
آیت الله مکارم شیرازی:
پرسش: استفاده از روبند(پوشیه) برای بانوان اشکالی دارد؟
پاسخ: در جاهایی که معمول نیست و باعث ایجاد مشکل یا انگشت نما شدن فرد می شود، احتیاط آن است که از نقاب استفاده نکنند ولی در مناطقی که معمول است اشکال ندارد.[3]
از همین جا معنای «پوشش نامتعارف» ی که ما در نوشته خود به کار بردیم معلوم می شود. مراد از «پوشش نامتعارف» پوششی است که برای اکثر قریب به اتفاق مردم آن شهر یا جامعه غریب و نامأنوس است و به عنوان پوششی متفاوت محسوب می شود. بی شک این پوشش در کشورهای عربی یا مناطقی که این پوشش رواج دارد نامتعارف نخواهد بود.
ج) دستور صریح اسلام: آن است که در استنادش به خداوند متعال (اسلام) تردیدی وجود نداشته باشد و حداقل اکثر اسلام شناسان با قاطعیت آن را دستور الهی بدانند. این ممکن نخواهد بود مگر آنکه آیات و روایات معتبر به آن تصریح کنند و یا عقل برهانی به آن حکم کند که اگر اینگونه شد مجتهدان نیز به صراحت به آن فتوا خواهند داد.
در آن مقاله گذشت و اکنون تکمیل می کنیم که در این موضوع (پوشاندن وجه و کفین فی نفسه) نه آیات صراحت دارند و نه روایات دلالت و اگر روایاتی وجود دارد دال بر استفاده ی زهرای مرضیه (س) از روبند؛ در مقابل روایاتی نیز وجود دارد که نشان می دهد حضرت در مقابل نامحرم روی مبارکش باز بوده است که در همان مقاله اشاره شد؛ بنابراین روایات هم در این موضوع دلالت صریح ندارند. شاید برای همین باشد که مراجع عظام تقلید نتوانسته اند در این موضوع فتوا صادر کنند و به احتیاط اکتفا کرده اند ضمن اینکه مخالفتهایی هم با پوشاندن صورت در کلام ایشان دیده می شود.
در نتیجه به نظر می رسد نمی توان این موضوع را حکم صریح اسلامی دانست و مدعی شد «وقتی امام زمان عج ظهور بفرمایند علم مردم بالا می رود و خود به خود قبول می کنند این حجاب را»[4]
این بود آنچه لازم بود در پاسخ به سوالات و ابهامات در فضایی بعد از آن هیجانات و آرام شدن احساسات و اظهار نظرهای عالمانه بیان شود.
نوشته ای هم در نقد این مقاله منتشر شد[5] که چون از سر ناراحتی[6] و شاید تعجیل در رد مقاله از سوی نویسنده ی آن بود اشکالات متعددی را در خود جا داده است که به برخی از آنها اشاره می کنم:
1. عدم توجه به هدف و محورهای اصلی مقاله: برای همین غالبا به اموری انتقاد کرده و یا در مقام اثبات برآمده اند که ارتباطی با مقاله ندارد؛ مانند: لزوم پوشاندن صورت آرایش شده و نیز رواج پوشیه در بین زنان صدر اسلام آنگونه که امروز در کشورهای عربی می بینیم. ناگفته پیداست که رواج یک امر در بین مسلمانان همیشه دلیل بر اسلامی بودن آن کار نیست مگر با دلیل.
2. ادعاهای بی دلیل: اهل تحقیق آگاهند که ادعاهای بی ارجاع (Reference) در یک نوشته باعث از بین رفتن وجاهت علمی و اعتبار آن می شود. مانند این که می نویسد: «خداوند دوست دارد بندگانش به حداقل اکتفا نکنند و خود را به مراحل بالاتر برسانند.» تردیدی نیست که با چند مثال نمی توان چنین نتیجه ی کلی گرفت که اگر این باشد و در مورد حجاب جاری باشد پس معنای «افراط در حجاب» که مقام معظم رهبری فرمودند و برخی فتوا بر ممنوعیتش دادند چه می شود؟
شاید دلیل این نوع نگارش آشنا نبودن نگارنده محترم با شیوه نویسندگی علمی باشد که ریشه در بی مهری ایشان نسبت به نوشته های محققانه دارد چرا که ایشان به صراحت برخی از آنها را کاغذ پاره می خواند.[7]
3. اضطراب در اظهار نظر. بالاخره موضع ایشان در موضوع مقاله روشن نمی شود. گاهی با مهمان برنامه هم آواز شده از لزوم و توصیه به پوشاندن سخن می گوید گاهی صحبت از استحباب می کند گاهی هم با نویسنده همراه شده قائل به «جواز باز بودن صورت و عدم وجوب پوشاندن آن» می شود و البته تمام حرف ما در همین عدم لزوم است.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
1. پایگاه معظم له (www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=1202)
2. پایگاه معظم له (www.sistani.org/persian/qa/0881)
3. پایگاه معظم له (makarem.ir/Question/ViewQuestion.aspx?lid=0&mid=120976)
4. عین سخن خانم طیبیان (مهمان) در آن برنامه
5. با عنوان نقدی بر یک مقاله در تبیان
6. این ناراحتی از نوع خطاب قرار دادن نویسنده کاملا هویداست. ایشان در معرفی خود می نویسد: « بنده طلبه ای ساده هستم که هیچ وقت هم به دنبال نوشتن پایان نامه و رساله دکترا نبودم. بنا بر این از این پاره کاغذهایی که روش نوشته کارشناسی ارشد یا دکترا در اختیار ندارم . مقاله نویس فنی هم نیستم. فقط وقتی از محتوای مقاله ای ناراحت می شم، همان شب جوابش را می نویسم.» pishgar.parsiblog.com/Comments/395/5114184
7. همان
تفسیر سوره مبارکه «یس» در طرح قرآنی 1449 شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران
جمع بندی و خلاصه تفسیر آیات 62-68
امروز (نوزدهم مرداد 1394) از حضرت حجت الاسلام فلاح زاده مقدار «حد ترخص» را به واحد متر پرسیدم.
پیش از این از خود ایشان پرسیده بودم که گفتند سه چهار کیلومتر می شود؛ اما امروز گفتند دوباره محاسبه کردیم فهمیدیم محاسبه قبل اشتباه بوده است و در اندازه گیری جدید به این نتیجه رسیدیم که میزان «حد ترخص» از انتهای محل (شهر یا آبادی) 1350 متر است.
جمعه شانزدهم مرداد، طلبه ای از شهدای غواص اهل کرمان بر ما منت گذاشت و به جمع ما آمد. ایام تعطیلی مدرسه است؛ اما همان جمع اندک با اشک، او را در میان گرفتند. زیر تابوتش «نسیمی جان فزا می آید ... » خواندند و سینه زدند و با اشک او را تا نماز خانه بدرقه کردند؛ محفلی شد پر از عطر کربلا و بوی جمکران.
طرح قرآنی 1449 با محوریت سوره مبارکه «یس» از روز شنبه 23 خرداد به شکل سراسری آغاز به کار کرده است.
توفیق تهیه محتوای علمی این طرح را که قرار است در 80 قسمت تهیه و پخش شود، در دو بخش به بنده واگذار شده است:
1. تفسیر روایی سوره «یس» که به روایات مرتبط با این سوره می پردازد.
2. آشنایی با تفاسیر امامیه و عامه که در یک سیر تاریخی کتابهای تفسیری را معرفی می کند.
این برنامه هر روز ساعت 10 صبح از شبکه ی چهار سیما پخش می شود.