برخی بر این باورند که ولایت مطلقه فقیه، حاکمیت بی چون و چرای یک فقیه بر جامعه اسلامی است و این شیوه از حکومت، فرقی با حکومت دیکتاتوری که اداره جامعه، بی توجه به خواست و نظر دیگران است ندارد و در نهایت نتیجه می گیرند که آن نیز به مانند این باطل و مردود است و نباید چنین شیوه حکومتی آن هم به نام اسلام و مردم سالاری دینی وجود داشته باشد.
حرمتی که هتک می شد و صدایی که در نمی آمد
ماه مبارک رمضان امسال هم با تمام الطاف و خوبیهای بی مثالش بسان نسیم خوش رحمت بر جانهای مشتاقان بندگی خدا وزیدن گرفت و به پایان خودش رسید.
در این بوستان زیبای بندگی و لطف خداوندی خارهایی هم وجود داشت که روح لطیف میهمانان این ماه را به شدت آزرد.
روزه خواری نه یک پدیده؛ بلکه رفتاری ناشایست و به دور از ادب و احترامی است که از گذشته نیز وجود داشته است؛ اما آن چیزی که در کنار آن دل آزردگی موجب نگرانی مردم متدین ایران اسلامی شده، شیوع بیشتر در کنار رفتارهای هتاکانه و بی باکانه در این موضوع است.
اینکه عده ی نه چندان محدود، بی هیچ ترس و واهمه ای و حتی کوچکترین نگرانی در جامعه اسلامی بچرخند و روزه خواری کنند نشان دهنده ی چیست؟ مگر این کشور، مملکت اسلامی نیست؟ مگر نه این است که قانون این کشور بر اساس قوانین و احکام اسلام است و دولت اسلامی به معنای عام آن (تمام قوا) موظف به اجرای احکام اسلام و صیانت از آن هستند؟
برای ما شرم آور است که از دبی و جدیت حکومت آنجا بر رعایت حرمت ماه مبارک، سخن رانده شود که آی بیا و ببین که حتی یک مورد هم روزه خواری در دبی دیده نمی شود با اینکه آنجا مهد توریست از سراسر دنیاست ولی در خیابانها و پاساژهای تهران، پایتخت کشور اسلامی ایران گویا خبری از ماه رمضان نباشد؛ آب خنک است که می نوشند و دود سیگار است که به غیرت دینی نظام اسلامی پف می کنند و گویا هیچ وقت در این کشور اسلام و ماه رمضانی وجود نداشته است.
بر ما روشن نشد که آیا در این کشور کسی، ارگانی، نهادی، مسئول برخورد با روزه خواری هست یا نه؟
کاری که هم از نظر فقهی حرام است و هم نظر قانونی جرم؛ ملاحظه بفرمایید:
«بدان که وجوب روزهى ماه رمضان از ضروریات دین و منکر وجوب آن، مرتد و واجب القتل است و کسى که منکر وجوب آن نباشد ولکن عصیاناً با علم و عمد، روزه خواری نماید، باید حاکم شرع او را به بیست و پنج تازیانه تعزیر کند و هم چنین در مرتبه دوم و هر گاه بعد از دو مرتبه تعزیر، بار سوم روزه خواری کند حدّ آن قتل است.» [1]
«تظاهر به گناه حرام است.» [2] که روزه خواری نیز یکی از مصادیق آن است و به غیر از آنکه روزه خورده است و گناه کار است همینکه این کار را در علن انجام داده و تظاهر به آن کرده است گناه دیگری مرتکب شده است.
او در کتال وسایل الشیعه بابی را با نام «بَابُ تَحْرِیمِ التَّظَاهُرِ بِالْمُنْکَرَاتِ» (حرام بودن انجام گناه در برابر دید مردم)؛ به این موضوع اختصاص داده و هشت روایت در این باره نقل کرده است.[3]
ماده 638 قانون مجازات اسلامى: «هر کس علناً در انظار و اماکن عمومى و معابر تظاهر به عمل حرامى نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم مىگردد.»
از آنجا که روزه خواری (انجام یکی از مبطلات روزه مانند خوردن یا آشامیدن یا رساندن دود و غبار غلیظ به حلق بدون عذر شرعی) مصداق عمل حرام است و اگر در انظار و اماکن عمومی و معابر صورت گیرد مصداق این قانون خواهد شد؛ بر دولت اسلامی (به معنای عام آن) لازم است نسبت به برخورد قانونی و اعمال قانون در خصوص چنین مجرمانی اقدام کند.
حال سوال اینجاست که چرا مسئولان قضایی، انتظامی و حتی نهادهای فرهنگی؛ مانند صدا و سیما نسبت به این کار که هم حرام است و هم جرم تعریف شده ی در قانون است اینقدر بیتفاوتند؟
اگر مدعی هستند بی تفاوت نبوده اند و قاطعانه برخورد کرده اند بسیار پسندیده است گزارشی از عملکرد خود را به تفکیک شهرها بیان دارند تا مردم بدانند این موضوع در این کشور، مسئولی دارد و او به وظیفه ی خود در حد توانش عمل کرده است.
اما مشاهدات میدانی ما به ویژه در شهر تهران حاکی از سکوت سنگین این دستگاهها نسبت به این ناهنجاری و بزه آشکار است. روزه خواری بیداد می کرد و کسی جز برخی متدین دست از جان شسته را یارای تذکر و برخورد نبود. چرا؟
مگر قوه قضائیه مسئول اجرای قانون و برخورد با متخلف نیست؟ مگر نه این است که نیروی انتظامی وظیفه دارد با جرمی که علناً در حال وقوع است برخورد کند؟ اینکه ظهر ماه مبارک رمضان مغازه دارها سفارش غذا بدهند موتوری غذای رستورانی آنها را بیاورد و همانجا در مغازه و در جلوی دید خلق الله بساط ناهار را برپا کنند و با جرأت تمام و بی هیچ نگرانی بخورند و به ریش مذهب و نظام اسلامی بخنند مسئولش کیست؟ چه کسی باید با این پدیده شوم در حال گسترش آنهم هر سال وقیحانه تر و با جرأت بیشتر برخورد کند؟ فقط مردم؟! و بعد درگیری و بعد انشاء الله قول پیگیری پرونده از سوی مسئولان؟!
اگر این است اعلام کنید تا مردم تکلیفشان را بهتر بدانند و بی جهت به نهاد و سازمان و ارگانی دلخوش نباشند و اگر این نیست پس این سکوت و این بیتفاوتی سنگین برای چیست؟
شاید بفرمایند که برخورد با این طیف آن هم در سطح گسترده نیاز به مطالعه و راهکار و مانند آن دارد که در دست مطالعه و پیگری است و ...
عرض می شود راهکار احتمالی که شما به دنبال آن هستید قانون به آن صراحت دارد؛ منتهی اگر اجرا شود. این را هم قبول داریم که برای اجرای بهتر آن باید به راهکار اندیشید.
برای مثال اگر در نقاطی که روزه خواری رواج بیشتری دارد؛ مانند مراکز خرید و خیابانهایی که از تردد جمعیتی بالاتری برخوردار هستند یکی دو نفر به جرم روزه خواری (به حکم قانون) تعزیر شوند (آنگونه که امسال در استان فارس انجام شد) و سیمای اسلامی خبر آن را به خوبی پوشش دهد آیا در برچیده شدن این جرم و یا حداقل کاهش آن و توقف این روند هتاکانه و بی باکانه تاثیر نخواهد داشت؟!
از حکومت اسلامی انتظار است از سال آینده با عنایتی به این راهکار و دیگر راهکارهایی که مسئولین امر تدبیر خواهند کرد تلاش کند تا مردم متدین که اکثریت جامعه ما تشکیل میدهند دیگر شاهد اینگونه هتاکی ها و بی مهری ها به ماه مبارک رمضان نباشند و این حرکت، افتخاری باشد برای نظام جمهوری اسلامی ایران.
-----------------------
1. العروة الوثقى، ج2، ص 166
2. مهذب الاحکام 15/ 244
ر.ک به وسائل الشیعة، ج16، ص 272- 283
----------------------------------------------------------------------------------------------
خواندن سخنانرئیس دیوان عدالت اداری در این زمینه خالی از لطف نیست. (پیوند)
آیت الله شبیری زنجانی در پاسخ به این نظریه که روزه گرفتن در فصل گرما باعث آسیبهای اقتصادی می شود گفت: اگر دین در متن زندگی باشد به گونه ای برنامه ریزی میکنیم که نه به اقتصاد آسیبی برسد و نه روزه متروک شود.
ایشان در ادامه فرمودند: اوایل انقلاب علمای بلاد مختلف، از یکی از مراجع بزرگ وقت پرسیده بودند که در برخی از نقاط آفریقا مردم اگر بخواهند کار کنند دیگر نمی توانند روزه بگیرند. یا باید اقتصاد کشور تعطیل شود و با مشکل اقتصادی مواجه شوند و یا اینکه روزه نگیرند.این مرجع اینگونه جواب دادند که منشاء این سوالها این است که ما دین را در حاشیه زندگی می بینیم نه در متن زندگی. می گوییم زندگی به روال عادی خود بگذرد و اگر اضافه ای آمد آن را صرف دین کنیم ولی اگر دین را در متن زندگی قرار دهیم این مشکلات حل می شود.
وی در توضیح پاسخهای آن مرجع شیعی فرمودند: بعد ایشان چند پیشنهاد می دهند و می گویند چه اشکال دارد که در ماه مبارک رمضان روزها تعطیل باشند و شبها کار کنند؟! ما می خواهیم به روال عادی زندگی کنیم اما چه مانعی دارد که ما به خاطر ماه مبارک رمضان دو ساعت یا یک ساعت در طول سال اضافه کار کنند و ماه مبارک رمضان تعطیل شود؟! الان برخی از کشورهایی که زمستان سختی دارند در طول سال آن کارها را جبران می کنند.
وی خاطر نشان کردند: بنابراین اگر به این پیشنهادات عمل شود کشور بدون روزه و یا بدون اقتصاد نمی شود. بله گاهی شرایط شخصی اشخاص طوری است که نمی توانند روزه بگیرند که در اینجا شرع حکم را برداشته است.
ایشان با اشاره به شرایط دشوار کارگران در ماه مبارک رمضان فرمودند: دولتها هم می توانند به قشر کارگر از بیت المال سوبسید بپردازند. دولتها اموالی را در اختیار دارند که باید بر اساس مصالح هزینه کنند و حفظ شأن ماه مبارک رمضان یکی از همین مصالح است. شایسته است که صاحبان مشاغل هم به گونه ای عمل کنند که به روزه کارگران آسیبی نرسد که در این صورت همه نزد خداوند متعال مأجورند.
منبع: پارسینه