ای کاش اصلاح طلبان دوم خردادی واقعیتها جامعه را عاقلانه می پذیرفتند.
ای کاش میر حسین و خاتمی ها و ... صدای حدود 25 میلیون نفر را می شنیدند که به آنها گفتند: نه!
ای کاش تعقل را بر تهور ترجیح می دادند.
خداحافظ میر حسین!
اگر واقع گرایی را به جای ماجراجویی برمی گزیدی شاید امیدی به چهار سال دیگرت می بود؛ اما حیف که خودت را حیف کردی.
شاید پس از آن غائله ای که تو و حامیان سبزت به پا کردید، این زیباترین وداعی باشد که می شود نثارت کرد.
بدرود!
راستی؛ عجب آزمونی به پاشد!
چه کارنامه هایی صادر شد!
چقدر ادعا باطل شد و چه نامرد مردمانی از به حق شیر مردانی جدا شدند.
خداحافظ میر حسین و خاتمی و دوم خرداد!
قول می دهم برای عبرت هم که شده گاهی در لابه لای صفحات تاریخ سری به شما بزنم.
حضرت آیة الله جوادی آملی در موضعی قاطع و صریح از سخنان مقام معظم رهبری حمایت کرد.
ایشان که در خطبه های این هفته نماز جمعه قم با اشاره به آیه غدیر خم، وجود رهبری عادل و عالم در رأس جامعه اسلامی را مایه یأس بدخواهان و دشمنان نظام اسلامی دانست و سخنان مقام معظم رهبری را فصل الخطاب اختلافات جاری در کشور اعلام کرد.
ایشان از سرو صدای دشمنان نظام به عوعو سگان تعبیر کرد و با عنایت به قشون کشی آنها فرمود: از خارجی هزار به یک جو نمی خرند.
لینک دریافت فرازی از این بیانات: فایل صوتی 2.56 مگابایتبسم الله الرحمن الرحیم
جناب موسوی فکری به حال دم خروس کنید!!
جناب موسوی! چه خوب است به جای دفاع آتشین از حقوق پایمال شده مردم ایران و مرثیه سرایی بر بیست سال گذشته آنها ابتدا موضع خودتان در برابر این نظام را برای مردم روشن کنید. اظهار نظر صریح و به دور از دروغ و عوام فریبی، نقش به سزایی در موضع گیری مردم نسبت به شما خواهد داشت.
اگر شما مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران از رهبری گرفته تا سایر مدیران ارشد و نهادهای مربوطه را قبول ندارید پس چرا می خواستید و اصرار دارید در کنار این خدمتگذاران جایی برای خود باز کنید؟اگر قانون این کشور را قبول ندارید پس چرا تلاش می کنید در سمت یک مدیر ارشد، مجری آن باشید؟
و اگر آن را قبول دارید و خود را بزرگترین قانون گرای این کشور می دانید پس چرا به آن تن نمی دهید؟ نکند در نظر جنابعالی فقط قانونی لازم الاجراست که در خدمت شما و دوستانتان باشد؟
جناب موسوی! دعوت مردم به خیابانها ولو بدون اخذ مجوز و اعتراض به جرم ثابت نشده چه معنایی دارد؟ عدم پی گیری اعتراضات از طریق قانون این کشور که مدام سنگ آن ر ا به سینه می زنید به چه معناست؟ عدم برائت از تجاوزات صریح به حقوق مردم را چگونه معنا کنیم؟
ما نمی دانیم قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را؟!
شما در آخرین نطق تلویزیونی خود اشاره ای به تبعیت از رهبری کردید؛ اما کو؟ ما کجا دنبال این ادعای رای جمع کن شما بگردیم؟ بیانیه ها و نطق های بعد از انتخابات شما همگی موجود است. با کمال تاسف نه تنها تبعیتی یافت نمی شود بلکه تعبیراتی در آنها به چشم می خورد که روی اوباما را هم سفید کرده است.
جناب موسوی! هیچ یک از سران پلید آمریکایی و اروپایی نگفتند آنچه را که شما گفتید:
«چقدر بیانصافند کسانی که منافع کوچکشان آنها را وا می دارد تا این معجز? انقلاب اسلامی را ساخته و پرداخته بیگانگان و «انقلاب مخملین» بنامند.» بخشی از بیانیه یکشنبه 31 خرداد 1388
«مردم را شقه شقه نکنیم ، مردم با هم خوب هستند و به هم احترام می گذارند ، به اسلام احترام می گذارند ، آن کسانی که بقای آنها در تفرقه مردم است سعی می کنند باز ماجرای خودی و نا خودی راه بیندازند و از این راه، خود را حفظ کنند ولی مردم متوجه این طرح هستند و آن را خنثی می کنند.» بخشی از بیایانات موسوی در در جمع حامیانش در روز پنجشنبه 28 خرداد 1388
آقای موسوی! خوب یادتان بماند؛ به سخریه گرفتن کلام مقام معظم رهبری که عالم و عادل و مقدس ترین فرد این نظام است بازی خطرناکی است که خود شروع کردید. بهتر است تا دیر نشده عواقب این کار را از منتظری و بنی صدر بپرسید؛ هر چند به خوبی می دانید که ملت ایران با چنین افرادی چه معامله ای می کند.
جناب موسوی! مراد شما از این «احترام به شعور ملت ایران» و «عزیز کردن آنها» که مرتب تکرار می کنید چیست؟ ظاهرا اینها واژه هایی هستند که اصلا در قاموس فرهنگی شما وجود ندارند و الا در خواست ابطال تمام آرای مردم و نابود کردن حماسه تاریخی 22 خرداد که عزت و آبروی میلیونها ایرانی مخلص است چه توضیحی می تواند داشته باشد؟
«...انتظار دارم درخواست اینجانب در مورد ابطال انتخابات 22 خرداد ماه مورد رسیدگی و اقدام قرار گیرد.» در نامهای به شورای نگهبان در تاریخ یکشنبه 24 خرداد 1388
جناب موسوی! برای ما روشن کنید که شما کجای این نظام را قبول دارید؟ رهبری؟ رئیس جمهوری؟ قوه قضائیه؟ شورای نگهبان؟ وزارت کشور؟ نیروی انتظامی؟ بسیج و سپاه؟ مردم؟ کدام یک را؟! ظواهر امر حاکی از آن است که فقط آقای صانعی و دیگرانی که این رفتارها را تایید می کنند مورد قبول و احترام شمایند.
بر همگان روشن شد که منظور شما از تغییر و اصلاح امور کشور همان تغییرات خاصی است که خاتمی برای آن دست و پاهایی زد؛ اما به گِل نشست.
جناب موسوی! همه فهمیدند خیزی که شما برداشتید برای تغییر در تمام مواردی است که اساسا قبول ندارید و با آن مشکل جدی دارید و تنها برای عوام فریبی، خود را پشتیبان آنها معرفی کردید.
آقای موسوی! همانطور که شما و دوستان هم پیالگی شما می دانند، کشاندن عده ای به خیابانها، عدم پایبندی به قانون موجود، زیر سوال بردن دستگاهای اجرایی کشور از بالا تا پایین، تحمیل نظر خود بر 25 میلیون نفر از مردم این کشور، عدم تبری از متجاوزین به جان و مال مردم و ...، همگی یک معنا دارد: کودتای مخملی.
تمام این کارها، رفتار شما در چند روز اخیر است. جالب اینکه از یک طرف دست داشتن بیگانگان و حمایتهای صریح آنان را منکر می شوید و از طرف دیگر این فضایح و جنایات را که دل ملت و دولت از آن خون است را معجز? انقلاب معرفی می کنید!!
جناب موسوی و دیگر هم مسلکان او! تا دیر نشده توبه کنید و سریع تر به آغوش امام و رهبری برگردید تا مقام معظم رهبری صریحتر از گذشته با مردم سخن نگوید.بسم الله الرحمن الرحیم