مقام معظم رهبری در سخنرانی روز یکشنبه خود (1392/08/12) به چرایی دشمنی ما با دولت آمریکا پاسخ دادند و بر لزوم آگاهی مردم به خصوص جوانان و نوجوانان امروز، نسبت به دلایل این دشمنی، تاکید کردند.
ایشان درباره مذاکرات دولتمردان ایرانی هم سخن گفتند که می توان آن را در حمایت قرص و محکم از تلاش های دیپلمات های ایرانی از یک سو و بی اعتمادی و خوشبین نبودن به نتیجه مذاکرات از سوی دیگر خلاصه کرد.
فردی در رابطه با قاچاق مواد مخدر، به اعدام محکوم می شود. در روز اجرای حکم، او را به طناب دار می آویزند و بعد از دوازده دقیقه حلق آویز بودن، پایین می آورند. پس از معاینه پزشک و صدور گواهی فوت روانه سردخانه می شود تا برای دفن تحویل خانواده اش شود.
داستان از زمانی شروع می شود که متصدی سردخانه متوجه وجود بخار در پوشش پلاستیکی روی او می شود و این یعنی او زنده است. هر چند به گفته پور محمدی (وزیر دادگستری) حال عمومی مجرم یاد شده رضایت بخش نیست و الان با دستگاه زنده است؛ اما این سوال به سرعت اذهان عمومی را در نوردید که حالا تکلیف چیست؟ او دیگر از اعدام رهیده است و باید آزاد شود و یا باید دوباره به چوبه دار سپرده شود؟
روایت اول مربوط به امام عزیز ماست که این انقلاب را بنیان گذاری کرد و آن را با تمام ارزشهایش به ما سپرد و با دلی آرام و قلبی مطمئن و ضمیری امیدوار به فضل الهی از پیش ما رخت بربست و به ملاقات معبود شتافت.
روایت دوم مربوط به نوه ایشان؛ زهرا اشراقی است که آن را در گفتگو با یکی از خبرگزاریها بیان کرده است.
روایت اول نظرات فقهی و کارشناسی امام ره است که در کتابهای فقهی ایشان؛ مانند: توضیح المسائل، تحریر الوسیله، استفتائات و دیگر نوشته های ایشان قابل ملاحظه است. روایت دوم آن چیزی است که از سخنان نوه ایشان (زهرا اشراقی) برداشت می شود که به نظر، تفاهمی بین این دو روایت دیده نمی شود.
بعد از آنکه زنی به عقد دائم مردی در آمد و عاملی که سبب بطلان و یا فسخ آن عقد گردد هم وجود نداشت؛ او برای همیشه همسر آن مرد خواهد بود؛ مگر آنکه طلاق یا وفات مرد، بین آن دو جدایی اندازد. به محض آنکه زنی با طلاق یا وفات، همسر خود را از دست داد؛ صاحب احکام ویژه ای می شود که رعایت آنها بر خود او و در مواردی بر دیگران لازم می گردد.