«ضِرار» کسی است که در مکتب امیرالمومنین علیه السلام پرورش یافته و به آن حضرت ارادت فراوان دارد. او پس از آنکه امیرالمومنین علیه السلام به فیض شهادت نائل شد سفری به شام می کند شامی که پادشاه وقتش معاویه پسر ابوسفیان بود. معاویه که می دانست ضرار یکی از دلباختگان امیرالمومنین علی علیه السلام است او را به نزد خود فراخوانده و دیداری بین آن یار دیرین و این دشمن پر کین صورت می پذیرد. دیداری که در آن سخنانی شنیدنی بین طرفین رد و بدل می شود.
ابتدا معاویه از ضرار می خواهد که از علی علیه السلام برای او بگوید و آن حضرت را برایش توصیف کند. (صِفْ لِی عَلِیّاً)
متن کامل مقاله