بر این باورم که در موضوعات فرهنگی برخورد خشک و خشن با طعمی که ذائقه هر انسانی را تلخ و خاطر او را آزرده می کند هیچ نتیجه مطلوبی نخواهد داشت و تنها محصول آن، ایجاد تعصب و شدت واکنش در طرف مقابل است و اگر اصرار بر وجوب کوهی از احکام را هم به آن اضافه کنیم در نهایت چیزی جز فرار از اساس را شاهد نخواهیم بود.
نرم و گوارا بودن در دین که سهل الوصول ترین اهداف است و بشر تشنه ی آن، هرگز به معنای لاابالی گری نسبت به معارف دین نیست؛ معنای آن، رعایت تناسب بین دیندار و معارف دینی است. همان کاری که مراجع عظام تقلید با نوشتن رساله ای کوتاه و مختصر برای نوجوان و جوان می کنند.
خلاصه اینکه در گام نخست که گامی است عمومی، اعلام شود که با عمل به یک رساله ی بسیار مختصر هم می توان اهل بهشت شد هر چند ممکن است به مراتب بالای آن نرسیم؛ مهم این است که به سعادت باریابیم و اهل دوزخ نشویم.
و الا باید نشست و شاهد این رمیدنها بود.
متاسفانه جاذبه تبلیغات بی دینی بهانه ای شده تا ما تمام کاستی ها و کم کاری های خودمان را پشت آن مخفی کنیم و کلاً کارهای بی جاذبه خود را نبینیم و چاره ای برای آن نکنیم.