رحمت از اوصاف خداوند است که معنای آن با آنچه بین ما انسانها متداول است فرق می کند در بین ما یعنی دلسوزی چه باجا و چه بیجا؛ اما در مورد خداوند یعنی لطف و افاضه نعمت به بندگانش.
این لطف و افاضه خداوند گاهی به شکل عام است که هر موجودی را در بر می گیرد مانند نعمت حیات که از آن به رحمت عام تعبیر می شود و گاه خاص است و ویژهی بندگان م?من و با تقوا که به آن رحمت خاص گفته می شود. در قرآن کریم و نیز روایات برای هر یک از این رحمت های الهی موارد و مصادیقی ذکر شده است.
در نهج البلاغه سخنی از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده که برای آشنایان با تاریخ غدیر و سقیفه قدری سوال برانگیز است. سخنی که مجموع آن کمتر از دو خط است و خطبه 240 نهج البلاغه را به خود اختصاص داده است. مرحوم سید رضی در آغاز این خطبه چنین می نویسد:
در این نوشته برآنیم تا با طرح مشهورترین ایرادها و انتقادهایی که به ازدواج موقت گرفته می شود به نقد بررسی آنها بپردازیم و در مواردی هم که نیاز بود جوابی داده شود ، پاسخ مناسبی را ارائه نماییم.
در معنای خوارج نوشته اند که این وازه جمع خارجیّ است که معادل فارسی آن می شود شورشی. چون این گروه از فرمان امیرالمومنین علیه السلام سرپیچی کرده و بر علیه آن حضرت دست به شمشیر بردند از این رو به این نام نامیده شدند.[1] گرچه هیچ وقت موفّق به تشکیل حکومتی نشدند ؛ امّا توانستند فقه و ادبیاتى براى خود بنانهند.