بی شک حضوری پرشور در فضای سیاسی کشور و گرم کردن عاقلانه آن، وظیفه هر کسی است که دلش برای پایداری این نظام می تپد. خدا را شکر! بسیارند از این دست که با شعور خود، گرم می کنند این شور انتخاباتی و حماسه سیاسی را.
اما گلایه از کسانی است که مُهر خاموشی به لب بلکه به تمام ارکان خود چنان زده اند که گویا در این مملکت، رهبر آن سخنی از حماسه نگفت و اصلا قرار نیست در این کشور انتخاباتی برگزار شود.
چگونه باور کنیم ادعای رضایت خدا و سرباز ولایت بودن و ... و ... و ... را ؟ چطور؟
برای ضربه زدن هم می شود بیانیه داد و بعد اردوکشی خیابانی کرد و هم می شود اطلاعیه داد و بعد با سکوتی معنادار، دشمن را شاد کرد و رفتاری تحریمانه با این حماسه دشمن شکن از خود نشان داد و از آن سخن نگفت تا یخ کند آن گرمایی که نظام به آن نیاز دارد.
اگر کار برای خدا بود، من و ما نبود، سخن از حزب من و تیم ما نبود، قهربازی و بی محلی نبود؛ سخن از نظام بود و حفظ آن، تلاش از جان برای پایداری آن بود و بالندگی آن.
و متاسفانه این جریان غلط، همراه کرده است با خود اعوان و انصارش را و همه شان دارند همان کاری را می کنند که نباید بکنند.
کمی دیر شده؛ اما هنوز وقت هست و آغوش امت شهید پرور باز.