آداب و سنتهای رایج بین ما از این سه حال خارج نیست:
1. سنتهایی که برگرفته از آیات و روایات است؛ مانند مراسم حج و یا عید گرفتن روز اول شوال (عید فطر).
2. سنتهایی که دلیل مستقیم قرآنی و روایی ندارند اما اصل آن مورد تایید دین است مانند؛ برگزای هیاتهای هفتگی و جشنهای نیکوکاری.
3. آداب و سننی که نه از دین است و نه مورد تایید دین. تمام این خرافاتی که بعضا با تغییر اسم آن سعی در حفظ و ترویج آن هستیم جزء این دسته اند؛ مانند سیزده بدر یا همان روز طبیعت.
تمسک به قرآن و عترت (حدیث ثقلین) ما را بر آن می دارد که تمام آداب و سنن و حتی آراء و عقاید خود را به این دو مرجع حق و حقیقت عرضه کنیم؛ آگر جزء دسته اول و دوم بود آن را اخذ و اگر در زمره دسته سوم بود آن را طرد کنیم.
اگر اهل فن، بزرگداشت اول فروردین را به محک ثقلین بیازمایند خواهند دید که نه از دین است و نه تاییدی از دین بر آن.
گرچه صله رحم، هدیه دادن، زیارت و سیاحت از مطلوبات دینی است که در این ایام
ایرانیان قبل از اسلام را دو عید بود مهرگان و نوروز. شانزدهم مهر را به مناسبت آغاز سرما، مهرگان نامیدند و عید گرفتند. اول فروردین را هم به یُمن شروع گرما، عید نوروز نام نهادند و به سرور پرداختند.
با طلوع اسلام آن دو عید بی مسمی جای خود را به دو عید حقیقی داد.مرحوم صاحب مستدرک الوسایل از مرحوم قطب راوندی نقل می کند:
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال: ان الله ابدلکم بیومین یومین. بیوم النیروز و المهرجان، الفطر و الاضحی؛ خداوند متعال برای شما دو روز را به جای دو روز قرار داد. به جای عید نوروز و مهرگان، عید فطر و قربان را قرار داد.