بسم الله الرحمن الرحیم
سید مرتضی رحمه الله در پاسخ به سوالی که موضوع آن علم امام به زمان شهادتش است نظر شریف خویش در مورد علم امام به غیب را اینگونه مرقوم می فرمایند:
مسألة: هل یجب علم الوصی ساعة وفاته أو قتله على التعیین؟ أم ذلک مطوی عنه.
الجواب: قد بینا فی مسألة أملیناها منفردة ما یجب أن یعلمه الامام و ما یجب أن لا یعمله و قلنا: ان الامام لا یجب أن یعلم الغیوب و ما کان و ما یکون، لان ذلک یؤدی الى أنه مشارک للقدیم تعالى فی جمیع معلوماته، و أن معلوماته لا یتناهى، و أنه یوجب أن یکون عالما بنفسه، و قد ثبت أنه عالم بعلم محدث، و العلم لا یتعلق على التفصیل الا بمعلوم واحد، و لو علم ما لا یتناهى لوجب وجود ما لا یتناهى من المعلومات، و ذلک محال. و بینا أن الذی یجب أن یعلمه علوم الدین و الشریعة.
فأما الغائبات، أو الکائنات الماضیات و المستقبلات، فان علم باعلام اللَّه تعالى شیئا فجائز، و الا فذلک غیر واجب.
و على هذا الأصل لیس من الواجب علم الامام بوقت وفاته، أو قتله على التعیین.
رسائل الشریف المرتضى، ج3، ص: 130-131
ایشان در آغاز منکر علم امام به غیب می شوند و دلیل آن را هم تالی فاسدهای این عقیده می داند که عبارتند از: شریک شدن امام با خداوند در جمیع معلومات الهی؛ نا متناهی شدن معلومات او و ... . در نهایت هم علم امام را محدود به علوم دین و شریعت می کند. آنگاه با افزودن قیدی دست از تمام آنچه منکر شده بود برمی دارد. می گوید امام می تواند به تعلیم الهی عالم به غیب و گذشته و آینده شود و هیچ محذوری هم ندارد. او در پایان باز به سخن اول برمی گردد و علم امام به زمان شهادتش (غیب) را منکر می شود.
از بررسی آیات و روایات بدست می آید که همه کمالات بالاصالة از آنِ خداوند متعال است و غیر او اگر بهره ای از آن دارد به افاضه الهی است و نه بالاستقلال. علم و خصوصا علم به غیب نیز تحت همین قاعده قرار می گیرند. عالم بالغیب بالاصاله خداست 65/ نمل و اگر ما آن را با دلیل برای دیگری ثابت می کنیم 49/ آل عمران آن را بالتبع و به تعلیم الهی می دانیم. عمار ساباطی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که آیا امام از علم غیب آگاهی دارد؟ امام علیه السلام فرمود: نه؛ لیکن وقتی اراده کرد چیزی را بداند، خدا به او تعلیم می کند. الکافی ج1 ص258 و این همان اصلی است که سید مرتضی (ره) نیز با ما در آن هم عقیده است.