سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در هر یک از امّت من که نه دانشمند است و نه دانشجو، خیری نیست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]


ارسال شده توسط امید پیشگر در 93/10/15:: 8:36 صبح

آیت الله حایری شیرازی در مصاحبه با دو ماهنامه «خط»:

اسلامی سازی علوم انسانی

تلقی غرب از سعادت انسان، شهرت به اضافه ثروت است. وقتی او تربیت، اخلاق، اقتصاد، مدیریت و حکومت بنویسد با همین مبناست، نجس اندر نجس است. حالا اگر ما اینها را مصرف کنیم چه عاقبتی خواهیم داشت؟

... حوزه باید بر اساس قرآن، در حیطه علوم انسانی کار کند نباید ما از اینکه مطلبی بگوییم که با علوم انسانی غرب مغایرت دارد، وحشت داشته باشیم... ما می گوییم که حوزه علوم انسانی، حوزه ادیان است؛ خدا انسان را آفریده و باید کاتالوگ او را هم خدا بنویسد.   

علوم انسانی غرب که در حال وارد شدن به مزاج جامعه است، نجاست خواری است.

سعی بین هجرت و قم

امام راحل (ره) می فرمود: متاسفانه حوزه های ما تجریدی و در عالم مجردات است، کاربردی کار نمی کند. مجتهد تجریدی، در عالم واقعیات نیست. اگر طلبه برای مدتی به طرح هجرت رفت، نباید بگوید که مرا از قم تبعید کردند اگر حوزه «صفای» اوست، طرح هجرت «مروه» است، هر کدام از اینها طلبه را رشد می دهد. تئوری و تجربه، صفا و مروه است. به این حرف ها «اگر معیشتم تنگ نبود پایم را از حوزه بیرون نمی گذاشتم» توجه نکنید. در این صورت شما هم مانند اینهایی می شوید که همین الان هستند.

... لازم است طلاب مسئله تجریدی بودن را جدی بگیرند و از آن عبور کنند، شما منابع اهل بیت (ع) را دارید؛ قرآن تحریف نشده را دارید و این همه علمایی که زحمت کشیده اند را دارید. اینترنت، کامپیوتر، ماهواره و... نعمت است؛ اما بشر یاد نگرفته که چطور از این نعمت ها استفاده کند. اما شما بلد باشید؛ تمام صنایع از جمله صنعت سینما، نعمت است خداوند این طناب را برای آنها (غریبان) آویزان کرده بود که از تاریکی ته چاه، به سمت نور بیایند؛ ولی آنها اشتباه کردند و به جای اینکه آن را به کمر خود ببندند، به گلویشان بستند، همین علم، ماهواره، سینما، اینترنت و ... آنها (غرب) را کشته است.   

دل بشر امروزه مرده است و دنیا، دل انسان را برده است. شما (طلاب) مانند آنها نشوید.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید پیشگر در 93/10/5:: 1:45 عصر

مصاحبه ای پر نکته با دکتر فردی تنها شاگرد مرحوم شهریار، با موضوع استاد شهریار رحمة الله علیه

متن کامل


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید پیشگر در 93/9/19:: 7:2 صبح

رسول جعفریان در وبلاگ خود نوشت:

شاید بتوان گفت در اواخر صفویه، این مساله، بیشتر از دوره اول صفوی، مطرح شد و شاهان صفوی ـ با تاکید برخی از علما ـ مطمئن بودند که دولتشان سقوط نکرده و حتما و لابد بدست حضرت مهدی (ع) خواهد رسید. 

رستم الحکما بعدها در نیمه دوره قاجار در باره علامه مجلسی نوشت: 

«آن جنت آرامگاهی به دلایل و براهین آیات قرآنی حکم های صریح نمود که سلسله جلیله ملوک صفویه، نسلا بعد نسل به ظهور قائم آل محمد (عج) خواهد رسید. از این احکام قوی دل شدند و تکیه بر این قول نمودند و سررشته مملکت داری را از دست رها نمودند». (رستم التواریخ، ص 98- 99).

البته و معمولا، حرفهای رستم التواریخ را جدی نمی گیرند، ولی شاید بهتر باشد در آن تامل کنیم. (+)


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید پیشگر در 93/9/16:: 11:57 عصر

ناطق نوری: از قبل از انقلاب گروه‌هائی بودند که به بهانه «ولایت» با انقلاب و مبارزه کاری نداشتند و ما اسمشان را گذاشته بودیم «ولویون!» اینهاسخت مخالف امام و انقلاب بودند و به بهانه دفاع از ولایت و اهل بیت(ع) با امام و انقلاب مخالفت می‌کردند.

یادم هست یک دهه در مسجد سقاباشی درخیابان ایران منبر می‌رفتم و در پایان هر منبر، به جوان‌ها یکی از کتاب‌های مرحوم مطهری را توصیه می‌کردم که مطالعه کنند. یک شب جوانی جلو آمد و گفت: «شما اسم مطهری را در اینجا بردید.» من برای اینکه طرف خیلی خوب متوجه منظورم بشود، روی «ع» تکیه کردم و غلیظ گفتم: «بعله!» گفت:«شما با اسم بردن از این (...)سنی، نورانیت مسجد ما را از بین بردید!»

اینها گروهی بودند که اعتقاد داشتند باید جشن کتاب‌ سوزان بگیریم و کتاب‌های مرحوم مطهری و مرحوم علامه طباطبائی را بسوزانیم! 

(نشریه یادآور ش 6،7،8، با کمی تلخیص)

-------------------------------------------------------------

همان نشریه در گفتگو با ماشاء الله رحیمی عضو هیات امنای مسجد قبای تهران:

متاسفانه مخالفان این شهدای بزرگوار جو نامطلوبی را ایجاد کرده و به ویژه مسئله لیبرال بودن آقای مطهری را در جامعه جا انداخته بودند و متاسفانه بسیاری از انقلابیون هم این مسئله را پذیرفته بودند.

منظورشان از لیبرال بودن، مبازه نبودن بود؟

بله، نمونه‌ای را خدمتتان عرض می‌کنم. یکی از هیئات مهم تهران که از مبارزین هم بودند و اکثر اوقات سخنرانان خود را از میان مبارزین انتخاب می‌کردند، یک روز تاسوعا و عاشورا به منزلی در درّوس، نزدیک مسجد هدایت آمده بودند. مرحوم آقای مروی سخنران این مجلس بود. ظهر که شد، هنگام نماز از آقای مروی خواستند پیشنماز شود. آقای مروی از این پیشنهاد استقبال نکردند و گفتند: «من تا به حال پیشنماز نبوده‌ام. اجازه بدهید کس دیگری این مسئولیت را بپذیرد» اما دیگران اصرارکردند. آقای مروی گفتند: «اجازه بدهید من به بزرگواری تلفن می‌زنم که بیایند و امام جماعت شوند و همگی از نمازجماعت فیض ببریم.»

ایشان تلفن زدند به آقای مطهری که منزلشان نزدیک هم بود و ایشان را دعوت کردند که هم اقامه نماز بفرمائید و هم ناهار امام حسین(ع) را درخدمتتان باشیم. ایشان فرموده بودند که من مهمان دارم و با او هم رودربایستی دارم. آقای مروی پرسیده بودند مهمانتان کیست؟ آقای مطهری گفته بودند آقای آسید حسن طاهری خرم‌آبادی. آقای مروی گفته بودند: «ایشان که رفیق من است. گوشی را به ایشان بدهید من مسئله را حل می‌کنم.» بعد آقای مروی با آیت اللّه طاهری صحبت و ایشان را هم دعوت می‌کنند. در هر حال آنها آمدند و نماز اقامه شد.

یکی از آقایانی که آن روزها چهره مبارزی بود، به آقای مروی گفته بود که نماز مردم امروز باطل شد و ابطال این نماز به گردن شماست!

...

تبلیغات فرقانی‌ها و مجاهدین به قدری اثرگذار بود که شهید مفتح برای مجلس خبرگان قانون اساسی رای نیاورد! ... حتی شهید بزرگوار باهنر را هم که در مسجد قبا فعالیت  داشت وسخنرانی‌های ارزنده‌ای می‌کرد، با همین تبلیغات شدید و گسترده، منزوی کردند. حتی بعد از انقلاب و در اثر ادامه این تبلیغات سوء، موقعیت شهید بهشتی به جایی رسیده بود که در سال 58 و 59 همین‌جا در پایگاه مسجد قبا، شب‌نامه علیه ایشان چاپ و توزیع می‌شد. متاسفانه تبلیغات علیه روحانیون بزرگ و سران انقلاب باعث شده بود که افکار عمومی تحت تاثیر قرار بگیرد.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید پیشگر در 93/9/16:: 3:29 صبح

محمد حسن شریعت سنگلجی و سید احمد کسروی، کتاب نوشتند و در آن به نام دفاع از دین عاری از خرافه نگاشتند آنچه را وهابی و بهایی می گفت و می گوید.

سید احمد کسروی  شریعت سنگلجی

تحت تاثیر اینگونه سخنان ، طلبه ای از قم به نام علی اکبر حکمی زاده کتابی نوشت به نام اسرار هزار ساله و در آن ندای هل من مبارز سرداد.

این ندا را امام خمینی(ره) پاسخ داد و کتاب کشف الاسرار را رد ادعاها و پاسخ به پرسشهای او نگاشت.

حجةالاسلام خسروشاهی در گفتگو با نشریه یادآور ش6-8:

من یک بار و پس از حوادث 15 خرداد 1342 و مراجعت امام از زندان به قم، ازایشان اجازه خواستم که کتاب «کشف اسرار» را تجدید چاپ کنیم. امام موافقت نکردند و گفتند: «من این کتاب را در عرض مدت کوتاهی نوشتم و شاید امروز پاسخ‌ها و توضیحات من در رد شبهات کافی و متقن نباشد و آنگاه ما سبب بشویم که شهبه در ذهن افراد ایجاد شود، بدون آن‌که پاسخ لازم را دریافت کنند.

بعد امام، در مورد مؤلف کتاب «اسرار هزار ساله»، شخصی به نام مهدی[ظاهرا علی اکبر صحیح است] حکمی‌زاده که سابقه طلبگی هم داشت فرمودند: «آدم با استعدادی بود، اما متاسفانه از استعداد خود به طور معکوس استفاده کرد» و سپس افزودند: «اصولا همه فرقه‌هائی که در اسلام یا تشیع به وجود آمده‌اند، توسط همین «نیمچه ملاها» بوده است» - تعبیر نیمچه ملاّ از امام است- یعنی آنها بعضی از اصول وروایات را دیده‌اند و بخش دیگر را ندیده و یا نخوانده‌اند. این است که منحرف شده و به فرقه‌سازی پرداخته‌اند.

--------------------------------------------

حجةالاسلام محمود سعید فرزند آیت الله حسن سعید(ره) در مصاحبه با نشریه یادآور سال 1388:

مصاحبه گر:

برخی ادعا کرده‌اند نظر منفی گودرزی[سرکرده گروه فرقان] نسبت به آیت اللّه سعید[مدیر وقت مدرسه علمیه چهلستون بازار تهران که گودرزی مدتی آنجا بود معمم شد] از آنجا پیدا شد که آقای سعید کتاب‌های دکتر شریعتی را می‌خرید و به اتفاق طلاب مدرسه، می‌برد و در بیابان چال می‌کرد!

حجةالاسلام سعید:

نه،مطلقا دروغ است.ایشان در برابر تمامی اصحاب بدعت‌آوران فقط برخورد فکری می‌کرد،کتاب می‌نوشت و یا کتاب‌های دیگران را منتشر می‌کرد. انتشارات مدرسه چهلستون شاهد این مدعاست.ایشان افکار و کتاب‌های دکتر شریعتی را قبول نداشت و هیچ رقم تبلیغی هم درباره‌شان نمی‌کرد.

این یک نکته مسلم است و همه هم می‌دانند.تنها کاری که آقا می‌کرد این بود که کتاب‌های مرحوم آشیخ قاسم اسلامی [که در رد شریعتی می نوشت] را می‌گرفت و در اینجا توزیع می‌کرد،یعنی از ایشان به هر شکل ممکن حمایت و حتی در نوشتن مطالب کمک می‌کرد.

رویکرد فرهنگی در برابر عناصر بدعت‌گذار در خاندان ما سابقه دارد.

-----------------------------------------

مصاحبه اصغر فردی با همان نشریه:

آقای لاجوردی فرقان را کشف کرده بود. هیچ‌ کس مثل او تا آخرش همه جوره فکر فرقان را کشف نکرد که بداند با آنها چگونه رفتار کند. آقای لاجوردی گره فکری فرقانی‌ها را باز کرد.

کمال یاسینی را آوردند و پرسیدند: «چرا آقای مفتح را کشتی؟» او جواب داد: «ما نمی‌فهمیدیم. رهبر ما به‌ ما گفت بروید بکشید، ما هم رفتیم و کشتیم.» اینها را با اکبر گودرزی مواجهه دادند و گودرزی گفت: «من نکشته‌ام. شما کشتید. بروید جواب بدهید.» همان روز بود که اینها شکستند.

همه بچه‌ها از آقای لاجوردی فرصت گرفتند تا درباره کارهائی که کرده بودند،فکر کنند و ایشان فرصت می‌داد. به تدریج کتاب‌های فرقان را آوردند و بچه‌های فرقان نشستند و مطالعه کردند و بر آنها نقد نوشتند. الان این نقدها موجود هست.

آقای لاحوردی می‌گفت: «بنشینید و بخوانید و نقد بنویسید تا اگر کسی خواست فرقانی شود بخواند وبفهمد.»

بازجوها گاهی بیرون پیش ما می‌آمدند و می‌گفتند ما از شما خجالت می‌کشیم که نماز شب می‌خوانید! بچه‌هابه این آداب و شعائر اعتقاد داشتند.

-----------------------------------------

همان در گفتگو با جلال الدین فارسی:

بعد از دستگیری فرقانی‌ها و شروع گفتگو با آنها که شهید لاجوری در ایجاد فضای آن نقش اساسی داشت، ایشان از من خواست در جلسه‌ای با فرقانی‌ها شرکت و با آنها گفتگو کنم. همان‌ طورکه گفتم اینها در بازجوئی‌هایشان گفته بودند که ما از مرده‌ها به دکتر شریعتی و از زنده‌ها به جلال الدین فارسی اعتقادداریم. فلسفه این انتخاب و دعوت هم همین بود.

... در مجموع مدت زیادی به گفتگو با این جوان‌ها پرداختیم. بعدها شهید لاجوردی گزارش این جلسه را به من دادند و دیدم که صحبت‌های من در آنجا برای آنها تأثیر خوبی گذاشته است.

... واقعیت هم این بود که اینها جوانان صادق و روراستی بودند که ذهنیت‌های اولیه آنها، چه در مورد مسائل دینی و چه در مورد مسائل سیاسی و انقلابی، از منبع مشکوک و ناموثقی دریافت شده و همین موجب شده بود که حرف‌های درست را هم با همان ذهنیت بسنجند و وقتی با آنها گفتگو می‌شد، بخش اعظمشان به نظام برمی‌گشتند.

آقای لاجوردی چند بار دیگری هم از من دعوت کرد که برای صحبت با آنها به بازداشتگاه بروم و در عین حال از من خواست که برای گفتگو با برخی ازچهره‌های آنها که سئوالات جدی‌تری داشتند، به سلول‌های انفرادی آنها بروم. قبول کردم و رفتم و با آنها صحبت کردم که اثرات مفیدی داشت.

به هر حال بعد از خاتمه پرونده فرقان،آقای لاجوردی به من گفت که این گفتگوها تأثیر بسیار خوبی داشت و در هر دیداری که داشتیم از عده جدیدی اسم می‌برد که بعد ازصحبت‌های من به افکار قبلی‌شان پشت کرده بودن و حتی عده‌ای از آنها در فاصله مرخصی، بی‌آنکه به خانواده‌هایشان بگویند، به جبهه رفتند! می‌گفتند می‌خواهیم از این فرصت برای جهاد در راه خدا بهره ببریم و بعضی از آنها شهید هم شدند.

باید بر این نکته تاکید کنم که رفتار و سلوک شخصی آقای لاجوردی و صداقتی که به خرج می‌داد، در تحول این بچه‌ها بسیار تأثیر داشت. حرف و عمل ایشان بسیار با هم مطابقت می‌کرد و یک زندانی در مدت بازداشت خود، هنگامیکه رفتارهای او را می‌دید، متوجه می شد که چقدر صداقت و اخلاص دارد و مثل بعضی از افراد نیست که به خاطر مطامعی، رفتارهای خاصی را در پیش بگیرد و این صداقت، آنها را به شدت تحت تاثیر قرار می‌داد.


کلمات کلیدی :

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
عینیت در روح؛ مثلیت در بدن
فرزند نسلی - فرزند علمی
قیامت قائم است
هدایت و ضلالت
حیات ایمانی
مظهر خدا - مظهر شیطان
مذمت پیروی از اکثریت
جبر و اختیار
علم غیب و اختیار
سخن سید مرتضی (ره) در باره علم امام
علم و عمل
ثواب علم
اهم و مهم در غدیر
نسبیت یا ثبات اخلاق
اثاره و تزکیه
نوروز
نقدی بر روایات نوروز
اعدام مرتد و آزادی در انتخاب دین
عذابهای بی مثال
التعجب
کمال و جمال یوسف علیه السلام
انتخابات خرداد 88
بقیع
«عبدالله بن جبرین»
فحش
سه ماموریت حضرت امام ره
اختاپوس
ساعت صفر
کنترل جمعیت
ادخال سرور
تحریف قرآن
آب و آتش
مادر بتها
نام امام علی(علیه السلام) در قرآن
آیات غدیر
اثر گناه و عمل صالح
اکثر مؤمنین مشرکند
شمشیر به دست پیامبر رحمت
چقدر عمر کرده ای؟
لبیک به دعوت شیطان
یادی شگفت از شهید شهریاری
بایدها و نبایدهای هیئت
چرا دانستن مشکل رفتار ما را حل نمی کند؟
شما جزء کدام گروه کوفی هستید؟
فرزندان عاشورایی
چرا در اروپا می بارد؟
دین افیون ملتهاست؟!
چرا باران نمی بارد؟
غلو و خرافه
موسیقی حرام فقر می آورد
اسلام و برده داری
راه نجات از فقر و تنگدستی
راههایی برای ثروتمند شدن
درنگی در اربعین شهید مطهری ره
پاسخ به شبهه عقلی اولین اربعین
بر وصیت پیامبر خدا (ص) چه گذشت؟
وحشت از یک جمهوری اسلامی دیگر
مهمترین کمبود انقلاب مصر و تونس
چرا حکومت اسلامی؟!
بخشش بی توبه
یک شبهه در حکومت ائمه علیهم السلام
علت حضور غلام و کنیز در خانه اهل بیت علیهم السلام
مهمترین مسأله دنیای اسلام
ترازوی عقل در معارف دینی
گناه نقد؛ عذاب نقد
عجیب ترین وعده خدا به مؤمنین
«چرایی» احکام شرعی
چهارشنبه سوری
همه باید قدر این نظام را بدانند
حوادث ژاپن از نگاه قرآن
کجای این عدل است؟!
علم به شهادت و شبهه خودکشی
سکوتی که باید شکست!
ماجرای تولد رهبری
بحرین حکایت دیگری دارد
کمترین کاری که می شد با عربستان کرد
چرا هر که گناهش بیش پولش بیشتر؟
فقط زنان مدرک دار و یه کاره فرهیخته اند!؟
مرده های عمودی
معارفی از 30 جزء قرآن کریم
صحنه سازی برای امتحان
وقتی ماهواره به خانه بیاید
لطایف ماه رجب
اختراعات هم مخلوق خدایند
اصرار عجیب معاویه در مورد فضایل علی علیه السلام
غیرت خشونت نیست
دو عکس با دهها سال فاصله
درمان وسواس
بترس از گناه ناچیز
مهم ترین رویدادهای قرآنی در ماه رجب
ماجرای فُطرُس بین قبول و انکار
فطرس چه نوع فرشته ای بود؟
بررسى روایات فطرس ملک
سه ماه ویژه، سه شب ویژه
لطایفی از روزه ماه شعبان
از نیمه شعبان غفلت نکنیم
مال حرام زیر ذره بین
ترتیب ورود به جهنم
خود را از آتش حفظ کنید
نظم ریاضی در معارف دینی
سه شاکی در قیامت
سفر از نوعی دیگر اما اصلی
دلداری عارف
شیطان دربند
گواهی چهره ها
مصائب آرام بخش
هدف از جنگ، شهادت نیست
عید فطر عربستان، غلط از آب درآمد
کلاه شرعی حرام را حلال نمی کند
تلاش برای لقمه حلال و آثار آن
شباهت سعودی به رجوی و اسلمی
دانستنیهایی درباره قربانی
بازخوانی خطبه غدیر
سخنان امام حسین علیه السلام
محرم و صفر
احکام
لینکهای مفید
مهدویت
اذکار و ادعیه
اهل بیت علیهم السلام
اخلاقی
مناسبتهای ملی
اخبار مفید و جالب
مناسبتهای دینی
قرآنی
لینک‌های روزانه
پوندها