ناطق نوری: از قبل از انقلاب گروههائی بودند که به بهانه «ولایت» با انقلاب و مبارزه کاری نداشتند و ما اسمشان را گذاشته بودیم «ولویون!» اینهاسخت مخالف امام و انقلاب بودند و به بهانه دفاع از ولایت و اهل بیت(ع) با امام و انقلاب مخالفت میکردند.
یادم هست یک دهه در مسجد سقاباشی درخیابان ایران منبر میرفتم و در پایان هر منبر، به جوانها یکی از کتابهای مرحوم مطهری را توصیه میکردم که مطالعه کنند. یک شب جوانی جلو آمد و گفت: «شما اسم مطهری را در اینجا بردید.» من برای اینکه طرف خیلی خوب متوجه منظورم بشود، روی «ع» تکیه کردم و غلیظ گفتم: «بعله!» گفت:«شما با اسم بردن از این (...)سنی، نورانیت مسجد ما را از بین بردید!»
اینها گروهی بودند که اعتقاد داشتند باید جشن کتاب سوزان بگیریم و کتابهای مرحوم مطهری و مرحوم علامه طباطبائی را بسوزانیم!
(نشریه یادآور ش 6،7،8، با کمی تلخیص)
-------------------------------------------------------------
همان نشریه در گفتگو با ماشاء الله رحیمی عضو هیات امنای مسجد قبای تهران:
متاسفانه مخالفان این شهدای بزرگوار جو نامطلوبی را ایجاد کرده و به ویژه مسئله لیبرال بودن آقای مطهری را در جامعه جا انداخته بودند و متاسفانه بسیاری از انقلابیون هم این مسئله را پذیرفته بودند.
منظورشان از لیبرال بودن، مبازه نبودن بود؟
بله، نمونهای را خدمتتان عرض میکنم. یکی از هیئات مهم تهران که از مبارزین هم بودند و اکثر اوقات سخنرانان خود را از میان مبارزین انتخاب میکردند، یک روز تاسوعا و عاشورا به منزلی در درّوس، نزدیک مسجد هدایت آمده بودند. مرحوم آقای مروی سخنران این مجلس بود. ظهر که شد، هنگام نماز از آقای مروی خواستند پیشنماز شود. آقای مروی از این پیشنهاد استقبال نکردند و گفتند: «من تا به حال پیشنماز نبودهام. اجازه بدهید کس دیگری این مسئولیت را بپذیرد» اما دیگران اصرارکردند. آقای مروی گفتند: «اجازه بدهید من به بزرگواری تلفن میزنم که بیایند و امام جماعت شوند و همگی از نمازجماعت فیض ببریم.»
ایشان تلفن زدند به آقای مطهری که منزلشان نزدیک هم بود و ایشان را دعوت کردند که هم اقامه نماز بفرمائید و هم ناهار امام حسین(ع) را درخدمتتان باشیم. ایشان فرموده بودند که من مهمان دارم و با او هم رودربایستی دارم. آقای مروی پرسیده بودند مهمانتان کیست؟ آقای مطهری گفته بودند آقای آسید حسن طاهری خرمآبادی. آقای مروی گفته بودند: «ایشان که رفیق من است. گوشی را به ایشان بدهید من مسئله را حل میکنم.» بعد آقای مروی با آیت اللّه طاهری صحبت و ایشان را هم دعوت میکنند. در هر حال آنها آمدند و نماز اقامه شد.
یکی از آقایانی که آن روزها چهره مبارزی بود، به آقای مروی گفته بود که نماز مردم امروز باطل شد و ابطال این نماز به گردن شماست!
...
تبلیغات فرقانیها و مجاهدین به قدری اثرگذار بود که شهید مفتح برای مجلس خبرگان قانون اساسی رای نیاورد! ... حتی شهید بزرگوار باهنر را هم که در مسجد قبا فعالیت داشت وسخنرانیهای ارزندهای میکرد، با همین تبلیغات شدید و گسترده، منزوی کردند. حتی بعد از انقلاب و در اثر ادامه این تبلیغات سوء، موقعیت شهید بهشتی به جایی رسیده بود که در سال 58 و 59 همینجا در پایگاه مسجد قبا، شبنامه علیه ایشان چاپ و توزیع میشد. متاسفانه تبلیغات علیه روحانیون بزرگ و سران انقلاب باعث شده بود که افکار عمومی تحت تاثیر قرار بگیرد.