يکي از دوستان طلبه مطلبي نوشته است با عنوان نقدي بر روش يک استاد و در آن مدعي شده که روش استدلال بنده در اين نوشته مغالطه است و اصرار دارد که نوشته او را ديگر کاربران محترم نيز بخوانند و اظهار نظر کنند ما هم خواسته او را اجابت مي کنيم.
با ذکر اين نکته که به نظر بنده ايشان هيجانات و برداشتهاي مغالطه آميز خودشان را به نقد کشيده اند و نه نوشته بنده را براي نمونه به اين تحليل آغازين ايشان توجه کنيد:
«بعد براي ايجاد همراهي مخاطب با مطلبي که بعد از اين قصد آوردن آن را دارد عکس امام و همسرشان را مي آورد تا کمي از فشار حرفي که قرار است گفته شود بکاهد. اما همه ي فقها اين را مي دانند که عکس امام و همسرش نمي تواند يکي از منابع معتبر ديني باشد.»
در حالي که درج اين عکس ها نه براي کاهش فشار بود و نه استناد به يکي از منابع معتبر ديني؛ فقط دو نمونه عيني بود براي نشان دادن حد اسلامي و نيز به تصوير کشيدن افراط.
بقيه هم به همين منوال. به هر حال کاربران محترم بخوانند و اگر نياز به توضيح بيشتر بود کامنت بفرمايند تا اگر نياز ديدم بيشتر عرض کنم.