سلام[گل]

در رابطه با روز معلم !
و مقام معلم و رسالت معلم ! و... منهم به نوبه خودم به عنوان شاگردي کوچک ! دلم مي خواست خدمت شما مخاطبين اهل تفکر و نظر! و همه معلمين بزرگوار ! درسي پس داده باشم ! و اميدوارم روزي برسه که مقام رقيع ! و قله بلند معلمي ! را به همراه همه دوستداران علم و ادب و معرفت درک و صعود نماييم انشالله !

من معتقد به معلمي هستم و نه سخنراني !
که سخنران ! و معلم ! اگر چه هر دو از واژها و الفاظ مختلف استفاده مي کنند اما خيلي با هم متفاوتند ! وووو ..................
.........................
براي اينکه زياده گويي در اين رابطه نکرده باشم يکي از پيامهاي اجتماعي خودم به نام ( معلمي ) !! را که در قالب شعر نوشتم تقديم حضور همه دوستان اهل تفکر و تدبر و روشن ضمير ! و آينده نگر ! مي کنم:

معلمي راه نجات همه ... هوا نباشه ميشه انسان خفه !
معلمي اکسيژن تازه است ... معلمي زير بناي سازه است !!
ساختموني که زير بنا نداره ... با يک تکون سر به زمين ميزاره !
هر ساختمون "فندانسيوني" داره ... که خونه رو محکم نگه ميداره !
زير بناي انسان معلميه ... که زير بناي سفت و محکميه !
مثل يه خورشيد بيا و طلوع کن ... معلمي رو از "خودت" شروع کن...................

با مطلبي با عنوان :

(معلمي ) ! به روزم !!

خدا نگهدارتون[گل]

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام جناب آقاي پيشگر عزيز

خيلي خوب بود، اينجانب قبلا درباره ي زيبائي هاي حضرت يوسف عليه السلام مطالبي نوشته بودم كه خدمتتان ارسال مي دارم موفق باشيد

زيبائي هاي حضرت يوسف عليه السلام:

1) آنچه به چشم پدر آمده بود.

2) آنچه درون چاه اتفاق افتاد.

3) گفتن جمله ي «معاذ الله».

4) سکوت در برابر عزيز مصر در هنگامي که زليخا در سخن گفتن پيش قدم شد.

5) تعبير خواب عزيز مصر بدون هيچ چشمداشتي.

6) لو ندادن زليخا.

7) مورد پنج و شش در حالي بود که او هجده سال بي گناه در زندان مانده بود.

8) بخشش سريع برادران (آيات92و98).

9) صحبتي از چاه نکردن در طول عمر خود.

10) فرمايش او به پدر بزرگوارش: يا أبة لا تسألني عن صنيع إخوتي واسأل عن صنيع الله بي.

11) روايتي که عيّاشي در تفسير خود از ابي بصير از حضرت امام باقر عليه السلام آورده است: وَ لَمْ يَكُنْ يُوسُفُ فِي تِلْكَ الْعِشْرِينَ السَّنَةَ [سَنَةً] يَدَّهِنُ وَ لَا يَكْتَحِلُ وَ لَا يَتَطَيَّبُ وَ لَا يَضْحَكُ وَ لَا يَمَسُّ النِّسَاءَ حَتَّى جَمَعَ اللَّهُ يَعْقُوبَ عليه السلام شَمْلَهُ وَ جَمَعَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ يَعْقُوبَ وَ إِخْوَتِهِ.

12) آيه ي 100 سوره ي يوسف.

اين همه زيبائي هاي باطني در حالي است که در هيچ جاي قرآن ذکري از زيبائيِ ظاهريِ او نيامده است، فقط آنجائي که داستان برخورد او با زنان مصر آمده است از زبان آنان مطالبي ذکر مي شود که دلالتي بر زيبائي او نمي کند، زيرا آن زنان عاشق او بوده اند و عاشق زشت را هم زيبا مي بيند.

پيراهن هاي حضرت يوسف عليه السلام: پيراهن غيبت، پيراهن عصمت، پيراهن ظهور.

در مورد پيراهن سوّم آورده اند: فروي أن القائم عليه السلام إذا خرج يكون عليه قميص يوسف و معه عصا موسى و خاتم سليمان عليهم السلام. [كمال‏الدين ج 1 ص143 5- باب في غيبة يوسف عليه السلام ..... ح 10].

خدايي عالي بود

ممنون كه توي وب طلبه ها نوشته بودي و خبرمون كردي

سلام

وبلاگت خيلي زيباست

همينطور مطلبي كه رد مررد يوسف نوشته بودي

سيو كردم سر فرصت بخونم

به منم سر بزن